تُنگِ تَنگ

به امید شکستن...

تُنگِ تَنگ

به امید شکستن...

تُنگِ تَنگ

یک عمر تلاش کردم تا نشکنم
امروز صبح،
آیینه کاری های حرمت
چه ساده،
شکستند مرا...

طبقه بندی موضوعی

کوچک

شنبه, ۸ آذر ۱۳۹۳، ۱۲:۴۹ ق.ظ
داشتیم راجع به کارهای روی زمین مانده صحبت می کردیم...
گفت: اما من فکر می کنم که ما خیلی کوچکیم برای از زمین برداشتن بخشی از این کارها!
گفتم: توی این یکساله فهمیده ام قرار نیست هیچ وقت بزرگ شویم.
بزرگترین آدمی هم که تو در ذهنت داری، در واقع کوچک است!
نمی گویم آدم بدون تخصص وارد کار شود، اما نباید منتظر بزرگ شدن ماند!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۹/۰۸
دلتنگ

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی