عبد ذلیل
شنبه, ۸ آذر ۱۳۹۳، ۰۲:۳۴ ب.ظ
نه درد است
و نه سوز
اما خوب نیستم
گریه ای دارم که نمیآید
نه این که بغض باشد توی گلویم
هنوز بغض هم نشده است
چیزیست توی دلم
میگویم:کاش می شد به خودم بگم که این ها همش امتحانه!
از خودم میپرسم:یعنی این هم امتحانه؟یعنی امتحانیه؟ یک قطره اشک میچکد از گوشه ی چشمم
کمی آسوده میشوم
خدایا
تو آدمها را بخاطر کم آوردن میبخشی؟
و نه سوز
اما خوب نیستم
گریه ای دارم که نمیآید
نه این که بغض باشد توی گلویم
هنوز بغض هم نشده است
چیزیست توی دلم
میگویم:کاش می شد به خودم بگم که این ها همش امتحانه!
از خودم میپرسم:یعنی این هم امتحانه؟یعنی امتحانیه؟ یک قطره اشک میچکد از گوشه ی چشمم
کمی آسوده میشوم
خدایا
تو آدمها را بخاطر کم آوردن میبخشی؟
۹۳/۰۹/۰۸