تُنگِ تَنگ

به امید شکستن...

تُنگِ تَنگ

به امید شکستن...

تُنگِ تَنگ

یک عمر تلاش کردم تا نشکنم
امروز صبح،
آیینه کاری های حرمت
چه ساده،
شکستند مرا...

طبقه بندی موضوعی

نسبیت!

يكشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۱۷ ب.ظ
جالبه... یک ساعت علافی می کنیم و می گیم: استراحت بود، اشکالی نداره، نیاز داشتم
ولی اگه همون یک ساعت رو به یه کار مفید اختصاص میدادیم، می گفتیم: چقد وقتمو گرفت! از زندگیم موندم.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۱۰
دلتنگ

نظرات  (۳)

لایک!
دیگران را اگر از ما خبری نیست، چه باک !
نازنینا، تو چرا بی خبر از ما شده ای ؟ !
یک عمر تلاش کردم تا نشکنم
امروز صبح،
آیینه کاری های حرمت
چه ساده،
شکستند مرا...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی